22 مرداد 1402 | 27 محرم 1445
یکی از موارد استجابت دعا: از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمودند:کسى که مایل است خداوند دعایش را مستجاب نماید، و غم و اندوهش را بزداید، پس باید تلاش کندغم و اندوه انسانى را که در مضیقه است، برطرف نماید. نهج الفصاحة، ص   

طهارت 91- جلسه 099

دانلود متن:
دانلود صوت:

بسمه تعالی

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدِّیقَةِ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ الزَّکِیةِ حَبِیبَةِ نَبِیکَ وَ أُمِّ أَحِبَّائِکَ وَ أَصْفِیائِکَ الَّتِی انْتَجَبْتَهَا وَ فَضَّلْتَهَا وَ اخْتَرْتَهَا عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِینَ اللَّهُمَّ کُنِ الطَّالِبَ لَهَا مِمَّنْ ظَلَمَهَا وَ اسْتَخَفَّ بِحَقِّهَا اللَّهُمَّ وَ کُنِ الثَّائِرَ لَهَا اللَّهُمَّ بِدَمِ أَوْلَادِهَا اللَّهُمَّ وَ کَمَا جَعَلْتَهَا أُمَّ أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ حَلِیلَةَ صَاحِبِ اللِّوَاءِ الْکَرِیمَةَ عِنْدَ الْمَلَإِ الْأَعْلَى فَصَلِّ عَلَیهَا وَ عَلَى أُمِّهَا خَدِیجَةَ الْکُبْرَى صَلَاةً تُکْرِمُ بِهَا وَجْهَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ تُقِرُّ بِهَا أَعْینَ‏ ذُرِّیتِهَا وَ أَبْلِغْهُمْ عَنِّی فِی هَذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِیةِ وَ السَّلَام‏.»[1]

ایام شهادت بی بی دو عالم فاطمه زهرا سلام الله علیهاست و روز چهارشنبه هم هست این روایت مبارکه از فلاح السال را عرض می کنم.

در فلاح السائل چند مناجات از حضرت صدیقه سلام الله علیها نقل نموده است که بسیار عالی و پرمضمون است. من توصیه می کنم که دوستان مراجعه بفرمایند و انس خودشان را با خدای متعال با آن کلمات مرویه و مأثوره از آن بزرگوار قرار بدهند. چون این مناجاتها نیاز به بحث تفصیلی دارند آنها را عرض نمی کنم و روایتی که در این کتاب دیدم را تذکارا لی و لکم عرض می کنم.

سید بن طاووس می گوید:

«فانظر هناک فیما رَوَاهُ أَبُو مُحَمَّدٍ زَکَرِیا الْمُؤْمِنُ فِی کِتَابِهِ الَّذِی رَوَاهُ عَنْ مَوْلَانَا الصَّادِقِ ع بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَبْدِ الصَّمَدِ عَنْ‏ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ‏ قَالَ لَهُ رَجُلٌ أَوْصِنِی قَالَ أُوصِیکَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ إِذَا أَوَیتَ إِلَى فِرَاشِکَ فَاذْکُرْ مَا کَسَبْتَ فِی یوْمِکَ مِنْ خَیرٍ أَوْ شَرٍّ وَ اذْکُرْ مَا أَدْخَلْتَ‏ بَطْنَکَ‏ مِنْ طَیبٍ أَوْ خَبِیث‏.»[2]

کسی از خدمت امام صادق علیه السلام وصیت و توصیه های الهی کرد. اگر همه ما توفیق تشرف خدمت حضرت پیدا کنیم عرض می کنیم که ما را یک راهنمایی بفرمایید. حال این شخص هم همین راهنمایی را خواسته است.

حضرت فرمودند تو را به تقوای الهی وصیت می کنم و این که وقتی برای استراحت به رختخواب خواب می روی مروری بر روزی که بر تو گذشته است بکنی. مرور کنی که چه کار خوب یا بدی در آن روز از تو سر زده است و هر چه غذای خوب و بد خوردی را مرور کنی.

این که اینها چه آثاری دارد؟ قهرا وقتی امام صادق علیه السلام این نسخه را در مقام وصیت فرمودند ما نباید سوال از اثر آن بکنیم. معلوم می شود که اثر ترتبیتی واقعی خودش را دارد. معلوم می شود این مرور به تداعی معانی ما یترتب علیه را به ذهن انسان می کشاند. و وقتی کسی هر شب بنایش را بر این مرور گذاشت کم کم تصمیمات مقتضی عاقلانه می گیرد. این که عاقبت اینها چه خواهد شد در نتیجه کم کم به راه سداد و صلاح قرار خواهد گرفت. این توصیه ایشان زیربنای اصلاح نفوس است.

 ان شاء الله همه ما تصمیم بگیریم این توصیه امام صادق علیه السلام که لحظاتی بیشتر وقت نمی گیرد را انجام دهیم.

گفتیم برای بررسی حکم ترقیع باید صور مختلفه را بررسی کنیم. مجموعا شش صورت وجود دارد که یک صورت یعنی ترقیع عضو مبان انسان حی طاهر به خودش را دیروز بررسی کردیم.

صورت دوم ترقیع: ترقیع العضو المبان من الحی الطاهر

این که عضو بدن انسان طاهری چه مسلمان و چه اهل کتاب به دیگری پیوند زده شود. کلام در این قسم هم مانند کلام در قسم اول است. و تمامی بیانات در اینجا هم می آید. و هیچ دلیلی بر نجاست این عضو مگر ادعای صدق میته عرفی و لغوی یا میته تعبدی و یا استصحاب وجود ندارد و همه اینها را پاسخ دادیم بنابراین طبق ادله سابقه دلیلی بر نجاست نداریم. و گفتیم دلیل اجتهادی برطهارت هم نداریم. اما این که دلیل فقاهتی مانند اصاله الطهاره یا الاشیاء منغمره فی بحار الطهاره و الحلیه وجود دارد یا نه باید در راههای بعد بررسی شود.

صورت سوم: ان یکون الترقیع بالجزء من المبان من المیت المحکوم بالطهاره فی حال الحیاة

مقام اول: ان یکون المیت مسلما

صورت بعدی این است که از میتی که در حال حیاتش محکوم به طهارت بوده است جزئی را جدا کنند و به انسان طاهری پیوند بزنند. این صورت خود دارای دو صورت کلی است زیرا انسان میت دو حالت دارد یک حالت طهارت و یک حالت نجاست.

اگر مسلم باشد بعد از غسل مسلما طاهر است و قبل از غسل بعد از سرد شدن مسلما نجس است اما قبل از غسل قبل از سرد شدن دو قول وجود دارد اعاظمی مانند شهید در ذکری و محقق کرکی در جامع المقاصد و صاحب مدارک و صاحب حدائق قائل به طهارت میت قبل از سرد شدن هستند و بعضی محشین عروه مانند آقا جمال گلپایگانی اگر چه مایل به طهارت هستند اما احتیاط نموده اند. بنابراین طبق این فتوا دو زمان طهارت برای میت وجود دارد اما طبق فتوای مشهور تنها یک زمان طهارت برای میت وجود دارد که بعد از غسل می باشد.

الف) جدا کردن عضو بعد از غسل

حال این عضو جدا شده ممکن است در زمان طهارت جدا شود مثل این که بعد از غسل است. در این صورت ممکن است بگوییم از بحث خارج است زیرا بحث در جایی است که عضو نجسی به واسطه انتقال پاک شود و میت را بعد از این که غسل دادند اعضاء او ولو وقتی از بدنش جدا کردند دیگر دلیلی بر نجاستش نداریم. زیرا اگر از باب میته بودن قائل به نجاست شویم بزرگان فرموده اند به حسب عرف و لغت به اعضاء مبانه میت گفته نمی شود و وقتی عضو بریده می شود موتان حقیقتا بر آن عارض نمی شود تا میت بودن بر آن صدق کند. علاوه بر اینکه عضو در اینجا از میت جدا شده است و الشیء لایصیر میتة ثانیا. اگر چه دستِ میت است اما خودش میت نیست. همان طور که دست مال زید است اما به دست زید اطلاق نمی شود. بسیاری از بزرگان که بعضی خودشان عرب هستند مانند شهید صدر می فرمایند که به آن میت واقعی گفته نمی شود.

ادله ای هم که عضو مبان را تنزیل منزله میت می کرد موضوعش عضو مبان از حی است پس شامل عضو مبان از میت نمی شود.

اگر هم بخواهیم استصحاب کنیم باید طهارت را استصحاب کنیم.

پس دلیل بر نجاست نداریم بلکه دلیل بر طهارت داریم.

اول: سیره قطعیه متشرعیه است. متشرعه وقتی میتی را که غسل می دهند اگر به وجهی اعضائش را جدا کردند یا بعد از دفن به خیال این که پوسیده شده است قبر را باز کردند با ابعاض میت معامله نجاست نمی کنند. زیرا قبلا غسل داده شده اند و طاهر بوده اند.

دوم: استصحاب بقاء طهارت وجود دارد.

سوم: قاعده طهارت جاری می شود.

بنابراین اجزاء مبانه ای از میت که در حال طهارت جدا شده است دلیلی بر نجاستش نیست بنابراین بعد از پیوند پاک است زیرا احتمال داده نمی شود که با اتصال به حی طاهر، طهارتش منقلب به نجاست شود و یکی از منجسات پیوند باشد.

بنابراین اگر عضو مبان از میت که مسلم بوده است را بعد از غسل جدا کنیم اشکالی در آن نیست و اساسا پاک است و از بحث خارج است.

ب) جدا کردن عضو و پیوند آن قبل از سرد شدن

 اما اگر قبل از سرد شدن عضو را جدا کنند و آن را پیوند بزنند در این صورت اگر بشود فرض کرد که همان گونه که گرم است جدا کنند و در همان شکل ترقیع کنند و تا وقتی گرم است حیاة در آن دمیده شود-اگر چه هنوز اندمال پیدا نکرده باشد و مانند عضو مجروح باشد- پاک است و دلیلی بر نجاستش نداریم. زیرا جدا شدن نه باعث میت حقیقی شدن می شود و نه میت مجازی زیرا ادله در مورد مبان از حی بود و استصحاب هم که حالت سابقه اش طهارت بوده است. اگر چنین فرضی از نظر پزشکی ممکن باشد طاهر است.

ج) جدا کردن عضو قبل از سرد شدن و ترقیع بعد از سرد شدن 

اما اگر موقع جدا کردن گرم بود اما وقتی ترقیع کردند مدتی طول بکشد تا جوش بخورد و اعصابش متصل شود و روح در آن دمیده شود در این صورت آیا پاک است یا نجس؟

مسلما ادله دلالت دارند بر این که جسم «میت» اگر سرد شود نجس می شود. اما برای نجاست عضو جدا شده ای که سرد می شود چه دلیلی داریم؟

اگر بگوییم میته است که گفتیم به اعضاء مبانه میته نمی گویند میته مجازی هم در مورد مبان از حی بود. استصحاب هم حالت سابقه اش طهارت است. اگر بخواهیم استصحاب تعلیقی بنماییم به این بیان که اگر متصل بود با سرد شدن نجس می‌شد، حال شک داریم پس نجس است، این استصحاب هم جاری نمی شود زیرا موضوعش باقی نیست. و اینها حالاتی است که احتمال تقیید آنها را می دهیم علاوه بر اینکه معمولا علما استصحاب تعلیقی را حجت نمی دانند. اگر از استصحاب هم به جهت عدم جریان در شبهات حکمیه چشم بپوشیم، قاعده طهارت جاری می شود حتی طبق مبنای شهید صدر چون مسبوق به نجاست نیست.

بنابراین -والله العالم- به حسب فنی می توان گفت که اگر میتی که در حیاتش طاهر مسلم بوده اگر در زمان طهارتش- که دو فرد دارد قبل از سرد شدن و بعد از غسل- عضوی را از او جدا و ترقیع کنند دلیلی بر نجاستش نداریم و در حقیقت از بحث انتقال خارج می شود.

د) جدا کردن عضو بعد از سرد شدن و قبل از غسل

اما اگر عضو در زمان محکومیت به نجاست از میت جدا شد یعنی زمانی که غلسش نداده اند و برودت پیدا کرده است که قدر مسلم از نجاست این حالت است، در این صورت قهرا عضو وقتی جدا می شود نجس است و نمی توانیم بگوییم بواسطه ابانه پاک می شود.

زیرا دلیل عامی که می گوید میت انسان نجس است متفاهم عرفیش مثل وقتی است که می گویند اکل میته حرام است. وقتی می گویند اکل میته و میت حرام است عرف از آن نمی فهمد که وقتی مجموعه به هم پیوسته است خوردنش حرام است و وقتی جدا شود دیگر حرام نیست. و اساسا گوسفند به طور کامل و به هم پیوسته قابل خوردن نیست. بنابراین متفاهم عرفی از حرمت اعم از وقتی است که پیوسته یا جدا شده است.

در مورد نجاست هم متفاهم عرفی همین است اگر چه به وضوح حرمت اکل نیست اما باز علما فرموده اند که متفاهم عرفی این است که حیثیت اتصال و به هم پیوستگی اعضاء دخالتی در حکم نجاست ندارد. و در واقع عرف به هم پیوستگی را عامل کثافت و قذارت نمی داند.

فلذا برای نجاست اعضاء مبانه از میت دلیل جداگانه نیاز نیست. علاوه بر این که ادله ای هم هست مانند روایاتی که دلالت دارند بر این که باید از ظرفی که میته ای در آن پخته شده اجتناب کرد وآن را تطهیر نمود.

حال این متفاهم عرفی این گونه نیست که سعه داشته باشد و حتی شامل جایی بشود که عضو پیوند زده شود و روح در آن دمیده شود. بلکه مادامی است که روح در آن نیست و حیاة در آن دمیده نشده است.

بنابراین یا به طور جزم عرف از ادله نجاست میته، چنین توسعه ای را نمی فهمد و یا لااقل شک در این توسعه داریم. یعنی ادله داله بر نجاست میته از این نظر اجمال دارد. زیرا یک دلالت لفظیه ای وجود ندارد بلکه به تناسب حکم و موضوع گفتیم از دلیل نجاست میته این توسعه نسبت به اجزاء منفکه ومبانه را می فهمیم.

بنابراین وقتی مشکوک شد استصحاب عدم جعل نجاست اگر جاری بشود پیاده می شود و از آن صرف نظر کنیم قاعده طهارت جاری می شود. البته جریان قاعده در اینجا همان شبهه جریان این قاعده در مسبوق به نجاست را دارد زیرا این عضو در زمانی که مبان شده است و یاحتی زمانی که متصل بود نجس بوده است. مگر این که بگوییم تبدل موضوع شده و موضوع نجس، چیزی بود که نامش میته بود و بعد از اتصال کسی به آن میته نمی گوید و چون حیثیت تقییدیه ای بود که زائل شده. همان طور که در بعض کلمات مرحوم تبریزی هست که اگر عنوان سابق صادق نباشد قاعده طهارت جاری است اما اشکال این است که عضو مبان صادق است که ما اشکال کردیم که عضو مبان موضوع حکم نیست بلکه موضوع تطبیق میته است. ما به این قسمت کلام ایشان تمسک می کنیم که قبول فرموده اند که اگر موضوع سابق نباشد قاعده طهارت جاری می شود. بنابراین در اینجا که موضوع سابق میته بوده و الان صادق نیست قاعده طهارت می تواند جاری شود.

مقام دوم: این یکون المیت کافرا طاهرا

الف) جدا کردن عضو در زمان طهارت

اما اگر میت طاهر فی حیاته کافر اما اهل کتاب باشد که ما آنها را پاک می دانیم.

در این صورت در زمان حرارت و قبل از سرد شدن پاک است اما بعد از سرد شدن آیا غسل در او مؤثر است یا نه؟

این نیاز به بررسی بحث غسل میت دارد بنابراین به صورت فرضی بحث می کنیم.

اگر پاک می شود در این صورت اگر ترقیع کردیم همان حکم مسلم را دارد.

 اما اگر گفتیم اسلام شرط پاک شدن است در این صورت تنها یک زمان طهارت دارد که همان قبل از سرد شدن است که در آن زمان اگر ترقیع شد پاک است و اشکالی ندارد اما اگر از آن زمان بگذرد چه قبل از غسل و چه بعد از غسل را باید مورد بررسی قرار دهیم که آیا با ترقیع پاک می شود یا نه.

ب) جدا کردن عضو در زمان نجاست(قبل از غسل و بعد از غسل در صورت پاک نشدن)

بررسی نجاست عضو قبل از پیوند

عضو مبان را به چه علت می توانیم بگوییم نجس است؟ از این جهت که عضو مبان، میته است که گفتیم به عضو مبان، میته گفته نمی شود. بلکه میته حقیقی جسم کلی است که زهاق روح از آن شده است.

از باب متیه تعبدی وتنزیلی هم نجس نیست زیرا این تنزیل مربوط به مبان از حی است. بله دو راه دیگر وجود دارد یکی این که دلیلی که می گوید بدن میت نجس است به فهم عرفی شامل اعضاء وقتی هم جدا می شود بشود. زیرا وقتی می گویند میت نجس است عرف از آن این گونه نمی فهمد که تا وقتی که اعضائش مجتمع است نجس است. به گونه ای که اگر او را مثله کردند و اعضائش را جدا کردند دلیل بدن میت نجس است شاملش نشود. همان گونه علما در بحث عضو مبان از میت فرموده اند مفاد عرفی ادله ای که دلالت بر نجاست میته دارند –ولو این که قائل باشیم به اعضاء جدا شده، میته گفته نمی شود- این است که اعضاء میت چه متصل باشد و چه منفصل باشد نجس است و شاهد این مطلب روایاتی است که می گویند اگر در دیگی میته ای را بپزند نجس است در حالی که همه میته را در آن نینداخته اند بلکه جزئی از آن را جدا کرده و در دیگ انداخته اند. پس عرف از دلیل نجاست میته وصف اتصال را نمی فهمد بلکه می فهمد که این جسم نجس است چه متصل باشد و چه جدا جدا شوند. بنابراین کافر طاهری که بمیرد و بعد از سرد شدن عضوش جدا شود عضو نجس به نفس دلیل نجاست میت نجس است.

از این هم صرف نظر کنیم استصحاب بقاء نجاست جاری می شود. دست و پا و گوش نجس بود استصحاب بقاء نجاست می نماییم. بنابراین ظاهر دلیل سابق شامل این عضو می شود.

اما اگر همین عضو را ترقیع به انسان طاهر نمودیم گفتیم  دلیل اجتهادی برای این که پاک شود نداریم زیرا دلیلی نداریم که بگوید اعضاء انسان پاک است تا از اطلاق آن استفاده کنیم بلکه سیره واجماع و ادله متفرقه دال بر طهارت انسان مسلم وجود دارد. در مورد سیره و اجماع و ضرورت گفتیم که در مقام وجود ندارند. ادله خاصه را هم گفتیم در مقام بیان این جهت نیستند.

بررسی نجاست عضو بعد از پیوند

بنابراین در این صورت وقتی به صورت مبان است دلیل نجاست شامل آن می شود اما آیا بعد از پیوند هم دلیل شامل می شود؟ ممکن است کسی بگوید شامل می شود و یا این که استصحاب بقاء نجاست می کنیم.

اما این محل تأمل است زیرا به تناسب حکم و موضوع وقتی ترقیع شد و حیات در آن جاری شد و عضو حی و یک موجود زنده شد آیا فهم عرف این است که در این صورت هم نجس است؟ گفتیم مستند ما برای نجاست قبل از پیوند فهم عرف بود و این عرف می فهمد که مادامی که وصف موجود است نجس است یعنی تا وقتی که روحی در آن نیست و زنده نشده است.

به تناسب حکم و موضوع مازاد بر این که مادام الوصف باشد که به قول منطقیون به آن قضیه حینیه می گویند نجس نیست. یعنی مادام کونه غیر حی ولو به آن میته هم نگویند عرف از دلیل میفهمد نجس است اما اگر حیاة پیدا کرد عرف از دلیل نمی فهمد که هنوز نجس است.

بنابراین در این موارد یا جزما می گوییم عرف نمی گوید نجس است و یا این که شک می کنیم که آیا عرف این مقدار دلیل را توسعه می دهد یا نه. و ادعای انصراف دلیل از این صورت که ترقیع می شود به جاست.

از این جا معلوم می شود استصحاب هم مشکل است زیرا احتمال می دهیم عرف موضوع نجاست را عدم حیاة می بیند و این حیثیت تقییدیه است. یعنی جسمی که حیاة ندارد را موضوع دلیل می بیند نه جسم به تنهایی. فلذاست که بقاء موضوع برای استصحاب محل تردید است. و این مانند بحث شک در خمری بود که تبدیل به خل می شد که مرحوم خویی می فرمودند ولو جسم باقی است اما حیث خمریت حیثیت تقییدیه است و شارع خمر را فرموده است نجس است. در این جا هم شارع میته را می گوید نجس است و عرف از این میته بودن و حیاة نداشتن حیثیت تقییدیه می فهمد بنابراین موضوع برای استصحاب هم باقی نیست.

بنابراین بعید نیست که در این صورت بگوییم دلیل سابق برای نجاست وجود ندارد.

سه صورت باقی مانده برای جلسه آینده ان شاء الله.

وصلی الله علی محمد وآل محمد.

 

 


[1]. جمال الأسبوع بکمال العمل المشروع، ص: 486

[2]. فلاح السائل و نجاح المسائل، ص: 270

Parameter:18558!model&29580 -LayoutId:29580 LayoutNameالگوی متنی مشاهده دروس

اوقات شرعی

تعداد بازدید آنلاین : 4
تعداد بازدید روز : 3
تعداد بازدید دیروز :920
تعداد بازدید ماه جاری : 3757
تعداد کل بازدید کنندگان : 792058