19 مرداد 1402 | 24 محرم 1445
یکی از موارد استجابت دعا: از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمودند:کسى که مایل است خداوند دعایش را مستجاب نماید، و غم و اندوهش را بزداید، پس باید تلاش کندغم و اندوه انسانى را که در مضیقه است، برطرف نماید. نهج الفصاحة، ص   

تعارض- جلسه 076

دانلود متن:
دانلود صوت:

لازم به ذکر است: متن ذیل پیاده شده از صوت درس می‌باشد و هیچگونه ویرایشی روی آن اعمال نشده است.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله تعالی علی سیدنا و نبینا ابوالقاسم محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین لا سیما بقیة الله فی الارضین ارواحنا فداه و عجل الله تعالی فرجه الشریف.

بحث دیگری در ذیل روایات علاج مطرح هست این است که آیا اخبار علاج شامل موارد اختلاف روات یا اختلاف نُسخ یا اختلاف تفسیر از قِبل مفسرین و شارحین می‌شود یا نه؟

و این بحث بحث کاربردی و مهمی است و در فقه فراوان مورد ابتلاء فقها واقع می‌شود که گاهی اختلاف می‌دانیم بین روات است و یقین داریم امام دو تا مطلب مختلف نفرموده. امام یک مطلب فرموده، اختلاف ناشی از نقل روات است. مثل این که مثلاً زراره می‌آید می‌گوید ممن خدمت امام بودم محمد بن ابی عمیر سؤالی کرد که در فلان مورد سجده سهو لازم است یا نه؟‌ امام فرمود بله.

زراره می‌گوید امام به محمد بن مسلم در جواب این سؤالش فرمود بله سجده سهو واجب است. محمد بن مسلم می‌گوید من هم بودم آن نقل می‌کند من بودم سؤال کرد امام فرمود نه سجده سهو واجب نیست. خب این واقعه واحده است یا امام به محمد بن ابی‌عمیر آن را فرموده یا آن را فرموده. نقله دو جور دارند نقل می‌کنند پس این اختلاف مال روات است. که روات مباشر باشند. روات مباشر از امام الان دو جور نقل می‌کنند. یا این که روات غیرمباشر دو جور نقل کنند. مثلاً زراره نقل کرده حالا یک نفر از زراره نقل می‌کند که زراره گفت که در جواب محمد بن ابی‌عمیر فرمود بله سجده سهو واجب است. کسی دیگه می‌گوید نه زراره گفت.. آن می‌گوید زراره گفت که در جواب محمد بن مسلم فرمود سجده سهو واجب نیست. این جا راوی مباشر دو جور نقل نکرده خودش. یعنی آن‌هایی که اختلاف دارند روات مباشر نیستند راوی مباشر زراره است، این‌هایی که از زراره دارند برای ما نقل می‌کنند دو جور نقل می‌کنند. این می‌شود اختلاف روات. آیا این مواردی که روایت این چنینی است این هم مشمول اخبار علاج می‌شود که خذ بماخالف العامه ببینیم این جا کدام مخالف با عامه است آن را بگیریم یا ما وافق الکتاب را بگیر. یا این که اگر تخییری شدیم در موقع تکافیء بگوییم بله یکی از این‌ها را... یا نه این مورد اصلاً از اخبار علاج چه ترجیحاً، چه تخییراً خارج است.

سؤال: ...... اشتباه بلاحجت است.

جواب: آیا می‌شود اشتباه حجت بلاحجت یا تعبیر دیگری این محل کلام است.

پس این یک مورد که اختلاف ... اسمش را می‌گذارند اختلاف روات.

مورد دیگر این است که نُسخ مختلف است. یک کتاب مثلاً تهذیب نسخه‌های تهذیب اختلاف دارد. یا نسخه‌های کافی اختلاف دارد. حالا چه در جوامع حدیثی اصلی ما مثل کافی، استبصار، من لایحضره و این‌ها. چه جوامع ثانویه ما مثل وسائل،‌ نُسخ وسائل اختلاف داشته باشد. نسخ وافی اختلاف داشته باشد. نسخ بحار اختلاف داشته باشد. نسخ عوالم اختلاف داشته باشد. نسخ جامع احادیث شیعه... این‌ها که جوامع ثانویه ما هستند. و یا نه. جوامع... نه جوامع بلکه نسخ اولیه سابقه ما یعنی آن اصول اربعه مأة یعنی آن کتاب‌هایی که آن‌ها جمع شدند توی کافی و توی چی آن‌ها اختلاف نسخه داشته باشند مثلاً شیخ بفرماید در یک نسخه‌ای از کتاب محمد بن علی بن محبوب این جور بود در نسخه دیگرش آن جور بود. اختلاف نسخ حالا چه در آن مرتبه بالا چه متوسط چه متأخر و اخیر. این اختلاف نسخ‌ها آیا همین حکم را پیدا می‌کند. می‌گوییم خب بالاخره این دارد می‌گوید لایجوز آن می‌گوید یجوز. اختلاف نسخه است. یکی یجوز است یکی لایجوز است. مثل تحریر الوسیله‌ها یادم می‌آید که آن زمانی که ما نوجوان و جوان بودیم تحریرالوسیله‌ها مختلف بود چاپ‌هایش. بعضی چاپ‌ها بود که روی آن آقای آسید ابوالحسن نوشته بود. بعضی‌هایش ... در این جواز رجوع از مجتهد به مجتهد آخر، عدول از مجتهد به مجتهد آخر نسخ تحریر الوسیله بعضی‌هایش بود یجوز، بعضی‌هایش بود لایجوز. من آن زمان یک آقای طلبه محترم افغانی می‌رفت نجف نامه نوشتم خدمت امام که کدام درسته این اختلاف دارد این تحریر الوسیله‌ها. ایشان در جواب من نوشته بودند که تحریر چاپ نجف حجت است. خب این جا به خدمت شما عرض شود.... روایت هم همین جور است یک نسخه این جور است یا نسخه آن جور است. فقیه باید این جا چه کار کند. تساقطا یا نه این هم داخل اخبار علاج است اگر مرجحی هست طبق او، نبود اذاً فتخیر. اگر تخییری شد. پس خیلی بحث مهمی است. و هکذا در مواردی که مفسرین اختلاف می‌کنند. مثلاً می‌گوید نهی النبی(ص) عن بیع الغرر. آن جا نقل شده مثلاً کسی نقل کرده می‌گوید نهی النبی عن بیع الغرر أی المجهول. آن دیگه می‌گوید نهی النبی عن بیع الغرر أی الخدعه. خب این دو تا معنا دارد. دو تا تفسیر است. اگر نهی النبی(ص) عن بیع الغرر معنایش این باشد که از خدعه پس نتیجه‌اش این می‌شود جایی که کسی عیب را مخفی کند. یا تدلیس کند این‌ جاها را شامل می‌شود. اما اگر ثمن مجهول بود تدلیسی و خدعه‌ای در کار نیست. می‌‌‌گوید آقا این را فروختم به آن چه که در این کیسه است. بعد هم می‌روم می‌شمارم. این شاملش نمی‌شود. نمی‌توانیم برای اشتراط معلومیت ثمن به آن استدلال کنیم بلکه برای بطلان مثلاً تدلیس یا حرمت باید در آن باب به آن استدلال کنیم. اما اگر بگوید نه معنایش مجهول است خب بله برای این جا، برای این که ثمن مجهول باشد یا مثمن مجهول باشد می‌توانیم به آن استدلال کنیم. خب دو تا معنا است دیگه. آن دارد نقل می‌کند و می‌گوید یعنی کذا، آن نقل می‌کند می‌گوید یعنی کذا. حالا یک وقت خود رواتی که دارند نقل می‌کنند آن می‌گوید یعنی کذا، آن می‌گوید یعنی کذا. یک وقت نه شراح بعد مثل صدوق در معانی الاخبار گاهی یک چیزی را معنا می‌کند در من لایحضره. ایشان این جوری معنا می‌کند شیخ طوسی آن جوری معنا می‌کند. آیا این هم مشمول خبران مختلفان می‌شود؟ اخبار علاج می‌گیرد یا نه؟ این بحثی است فلذا این بحث هم در.... گاهی لابلای کتب فقهیه به مناسبتی که نیاز شده مطرح کردند محقق خویی در مصباح الاصول دو تای آن را مطرح فرموده مرحوم امام در تعادل و تراجیح مطرح فرمودند بعضی‌هایش را و بعض بزرگان دیگر هم مطرح فرمودند. بنابر این بحث مهمی است در ذیل اخبار علاج که باید مورد بررسی قرار بگیرد. بنابراین سه مورد را باید بحث کنیم. اختلاف الروات، اختلاف النسخ، اختلاف المفسرین.

فیقع الکلام فی ثلاث مقامات.

مقام اول اختلاف روات هست. در این جا دو قول هست. یک قول این است که نه این مشمول اخبار علاج نیست در این موارد ما باید دقت کنیم اگر اطمینان پیدا کردیم به حرف یکی‌شان خیلی خوب. و الا تساقط می‌کنند و به هیچ کدام نمی‌توانیم عمل بکنیم و این جا اخبار علاج شامل نمی‌شود. بنابراین لا ترجیح و لا تخییر. این منصوب است به مرحوم محقق همدانی رضوان الله علیه و بعض بزرگان دیگر.

و قول ثانی این است که نه در این مورد اخبار علاج شامل است و مثل مواردی می‌ماند که ما اختلافی که هست از امام علیه السلام هست. این هم مشمول اخبار علاج است که فرمایش محقق خویی رضوان الله علیه همین است.

ایشان فرموده است که... در صفحه 422 مصباح الاصول. ایشان در اختلاف نسخ می‌فرمایند که... در مسأله اختلاف نسخ می‌فرمایند که اخبار علاج می‌آید:

 کما فی سایر موارد التعارض، فیکون المقام نظیر ما اذا حکم الامام علیه السلام بحکم فی مجلسٍ، و خرج عنه راویان،...

مثال می‌زدیم محمد بن مسلم و زراره خرجا عن آن مجلس.

ثم اختلفا فروی احدهما حکمه بنحو،...

گفت بله سجده سهو لازم است.

و الاخر بنحو اخر...

گفت سجده سهو لازم نیست. چطور این جا اخبار علاج می‌گیرد. آن جا که اختلاف نسخ است می‌گیرد. پس از ضمن کلام ایشان حکم این صورت روشن می‌شود که ایشان در این جا هم می‌فرمایند که اخبار علاج می‌گیرد.

خب حجت قول اول ببینیم چیه؟ کسانی که می‌گویند اخبار علاج این جا شامل نمی‌شود. و اقوی به ذهن می‌آید همان قول اول صحیح باشد که اخبار علاج این جا را شامل نمی‌شود.

برای قول اول دو دلیل یا سه دلیل مجموعاً می‌توان بیان کرد.

بیان اول این هست که ظاهر اخبار علاج و یا منصَرف آن‌ها که می‌گوید یأتی عنکم الخبران المتعارضان، یا الخبران المختلفان، ظاهر این، این است که خبران عنکم مختلفان هست. نه این که می‌دانم خبر شما یک چیز است دیگران دو جور دارند نقل می‌کنند. وقتی اختلاف روات باشد آن خبران مختلفان عنهم اختلاف ندارند. آن که امام فرموده می‌دانیم یک چیز است. این دو چیز از قِبل روات پیش آمده. بنابراین آن چه که موضوع اخبار علاج است این است که دو خبری که مختلف از خود امام، خود معصوم علیه السلام هست. امام خودش به حسب آن نقل این طور فرموده، به حسب آن نقل امام خودشان آن طور فرمودند. حالا امام واحد یا نه این روای از امام صادق(ع) نقل می‌کند که فرمود در این مورد سجده سهو واجب است آن راوی از موسی بن جعفر علیهم السلام نقل می‌کند که فرمود سجده سهو واجب نیست. اختلاف از امام هست. این مورد مسلّم مشمول اخبار علاج است و آن مورد مسلّمش هست. ظاهر اخبار هم می‌گوید الخبران مختلفان عنکم.

اما آن جایی که می‌دانیم امام یک سخن بیشتر نفرموده، یا آن را فرموده یا این را فرموده. چون واقعه واحده بوده. و به آن شخص... این‌ها هم دارند حرف همان واقعه را نقل می‌کنند. پس امام... از امام مختلفی صادر نشده این اختلاف مال روات است.

سؤال: ...؟ اختلف عنکم یا عن مال یأتی است؟ یختلفان عنکم هست یا یصل عنکم مختلفان؟

جواب: حالا داریم توضیح می‌دهیم این‌ها را.

آن جایی هم که راوی مباشر یکی باشد، راوی‌هایی که از او نقل می‌کنند باز آن جا هم همین جوره. آن جا هم آن که از امام صادر شده یکی است. زراره هم همان را نقل کرده منتها این آقا می‌گوید آن جور گفت آن می‌گوید آن جور گفت. این‌ها اختلاف.... اختلاف از امام علیه السلام نیست. بنابراین چون ظاهر اخبار علاج موضوعی که در آن‌ها اخذ شده برای علاج، حالا علاج ترجیحی یا علاج تخییری خبران مختلفان عن الامام(ع) است. حالا چه به آن تعبیر چه به آن.... یأتی عنکم خبران مختلفان.... عنکم خبران مختلفان. یا مختلفان عنکم. مثلاً توی ... حالا من نیاوردم الان همه احادیث را. بعضی‌هایش این بود یأتی عنکم خبرٌ و یأتی خلافه عنکم.

سؤال: یصل دیگه.

یأتی خلافه عنکم. خلاف آن از خود شما. این جا ما می‌دانیم یکی از این‌ها از او نیست. چون واقعه واحده است. از امام(ع) نیست. این یک بیان.

سؤال: ...؟ بعضی جاها هست ...... دو تا خبر مختلف می‌رسیده معلوم هم نبود این از ناحیه امام بوده یا از ناحیه راوی بوده.

جواب: خب پس حالا این خوب شد که گفتید. این بیان اول بود که ما استظهار کنیم از روایات وارده در باب علاج که موضوع خصوص چیه؟ آن جایی است که اختلاف عنهم علیهم السلام باشد.

بیان دوم این است که نه موضوع  اخبار علاج اعم است از آن جایی که اختلاف عنهم علیهم السلام است. یعنی می‌دانیم اختلاف عنهم علیهم السلام است یا محتمل است. که از آن‌ها باشد محتمل هست از روات باشد. جامع بین این دو تا موضوع است. آن که اختلاف عنهم علیهم السلام و واضح است که اختلاف عنهم علیهم السلام است. و مثل روایات ...؟ است که فرمود اگر امسال آمدی این جوری به تو گفتم سال دیگه آمدی خودم آن جوری گفتم. یا امسال از من این جوری شنیدی، سال بعد از امام دیگه آن جوری شنیدی. خب این‌ها روشن است اختلاف از خودشان است. یا روات... او دارد از امام صادق مطلبی نقل می‌کند، او از امام رضا(ع) مطلبی نقل می‌کند که خب اختلاف از خود امام است. معلوم است از خود امام علیه السلام است. یا نه مردد است. محتمل است که از خودشان باشد و محتمل است که از روات باشد. جامع است بین این دو تا موضوع اخبار علاج است. اما آن جایی که معلوم است عن روات است. آن مشمول اخبار علاج نیست. مثلاً توی اخبار علاج که بأیهما أخذت من باب التسلیم وسعک. یعنی بأیما أخذت من باب التسلیم برواة. تسلیم به روات وجهی ندارد. تسلیم باید تسلیم به ائمه است.

بنابراین آن که می‌گوید بأیهما أخذت من باب التسلیم وسعک آن جایی است که اختلاف از آن‌ها باشد. چون قبلش هم فرموده که ما شما را در چی وارد نمی‌کنیم. خیر شما را می‌خواهیم. قریب به این مضامین هست. بنابراین اگر آن جور گفتیم آن جور گفتیم بأیهما أخذتم وسعکم. خب روشن است این جا به روات نمی‌خورد. اگر می‌دانیم بابا امام دور جور نگفته که ما... راوی‌ها دو جور گفتند. یکی‌اش مال امام اگر باشد هست. خب این جا باب تسلیم امام(ع) نیست که. پس بیان دوم هم این است که بگوییم که مستظهر از روایات این است.

در قبال این حرف بعضی جواب خواستند کأنّ بدهند که بله درسته مستظهر یا آن اولی است یا این دومی و خود روایات شامل موردی که ما می‌دانیم روات اختلاف دارند نمی‌شود. اما به تنقیح مناط می‌گوییم حکم در این جا هم هست.

خب این جواب روشن است که ناتمام است و ناصحیح است. چون این تنقیح مناطی که شما می‌گویید قطعی است یا ظنی است؟ اگر ادعای تنقیح مناط قطعی می‌کنید خب این باطل است برای ما که چنین قطعی نیست. ما که نمی‌دانیم مناط چیه. و فرقٌ‌ کبیرٌ بین این که امام(ع) دو تا حرف مختلف را فرموده باشد خب آن جا بفرماید تخییر است یا بفرماید کدام را مقدم بدار خب این‌ها مصالح داشته امام مراعات مصالح کرده. این جا که روات است اشتباه کردند آن‌ها یا دروغ گفته یکی‌شان یا اشتباه کرده.

وقتی که اشتباه باشد یا دروغ باشد چه مصلحتی، مصلحت ندارد. چطور می‌توانیم بگوییم مناطی که در آن جا هست این جا هم هست. آن جا در اثر این که هر دو بر اساس یک مصلحتی... چون امام معصوم فرموده براساس یک مصلحتی هم آن جور فرموده شده هم آن جور. ولی این جا براساس مصلحت نیست. بلکه یکی براساس تعمد در کذب ممکن است با همین گفته آن کسی که ما ثقه می‌دانستیم با همین گفته دارد فاسق می‌شود. البته با این ما نمی‌گوییم فاسق است چون محتمل است نه دروغ نگفته اشتباه کرده. ولی احتمال ثبوتی‌اش می‌گوید آقا دروغ گفته یا اشتباه کرده پس مصلحتی در کار نیست. آن جایی که هر دو... گفتن هر دو براساس مصلحت است نمی‌شود حکمش را آورد در جایی که نه هر دو مصلحت.... گفتن هر دو مصلحت نداشته. بنابراین تنقیح مناط قطعی که قطعاً نمی‌شود و باطل است.

اما تنقیح مناط ظنی، ظنی آن که به درد نمی‌خورد. مضافاً به این که حتی مظنون هم نیست. ما چه گمانی داریم به این که همان حکمی که آن جا است مصلحتش و مناطش این جا هم هست. بعد از این افتراق واضحی که بین الموردین وجود دارد. پس از این راه نمی‌شود گفت.

جواب دیگری که داده شده که محقق خویی کأنه این طور می‌خواهند جواب بدهند و هم چنین محقق سیستانی دام ظله. این است که بالاخره موضوع این ادله این است: الخبران المختلفان. موضوع الخبران المختلفان است و این هم خبر است آن هم خبر است. این دو تا خبر هست یا نیست؟ شما یک قیدی به آن اضافه می‌کنید که می‌فرمایید که الخبرانی که مختلفان عنکم. کجا دارد عنکم؟ بلکه دارد خبران. هر سه صورت را شامل می‌شود. هم آن جایی که می‌دانیم اختلاف از امام است. هم آن جایی که می‌دانیم اختلاف از روات است. هم آن جایی که مردد هستیم اختلاف از امام است یا از روات است. هر سه مورد را شامل می‌شود.

سؤال: حاج آقا ببخشید عنکم همه روایت‌ها دارد.

جواب: جواب این‌ها این است که ندارد.

سؤال: اگر نداشته باشد دوران بین زیاده و نقیصه می‌شود یعنی آن قول اولی که شما فرمودید با این استظهار از عنکم دلیلش بود اگر دوران بین زیاده و نقیصه می‌شود.

جواب: نه این جا دوران به زیاده و نقیصه نمی‌شود. این جا موضوعات مختلف است مثبتین هم هستند. در الخبران عنکم آن جا گفته شده حکمش تخییر است یا ترجیح است. درست. آن روایت دیگه می‌فرماید خبران هم موضوعش همین است. اشکالی ندارد. مثل این بگوید فی الغنم زکاة. فی الغنم السائمة زکاة این مصداقی از آن است. این که دوران بین زیاده و نقیصه نمی‌شود. دوران بین زیاد و نقیصه این است که کلام واحد، موضوع واحد بوده، یک واقعه واحده بوده آن راوی مع الزیاده نقل می‌کند آن راوی مع النقیصه نقل می‌کند. اما این جا نه امام تارةً آن عام را موضوع قرار دادند گفتند الخبران مختلفان، یک دفعه مصداقی از آن را موضوع قرار دادند گفتند الخبران المختلفان عنّا. یا خود سائل اصلاً سؤالش از خاص بوده که یأتی عنکم خبران مختلفان ماذا اصنع قال خذ بماخالف العامة مثلاً. پس بنابراین این طور جواب فرمودند که این است.

این جواب خیلی قانع کننده نیست که فرموده شده. به خاطر چی؟ به خاطر این که اولاً در بعضی اخبار که از آن ظاهر است که یعنی خبر مختلف از شما. اخبار دیگر هم که این قید را به حسب ظاهر ندارد آن‌ها منصرفش این است که از شما نه این که ما می‌دانیم شما یک حرف زدی این‌ها دو جور نقل آمدند کردند. که ما علم اجمالی داریم یکی‌اش از شما حتماً نیست.

و به عبارة أخری ظاهر این روایات آن جایی است که هر دو خبر و هر دو حدیث حجیت شأنیه را دارند لولا التعارض. مشکله فقط این است که با هم تعارض پیدا کردند. می‌آید سؤال می‌کند که چه کار کنم. اما این جا که می‌دانیم یکی اشتباه کرده حتماً پس می‌دانیم یکی از این‌ها لا علی التعیین مطابق با واقع نیست، طریقیت به واقع ندارد، حجیت ندارد، نمی‌تواند داشته باشد. چون علم داریم به این که حرف امام نیست. می‌دانیم یکی از این دو تا حرف امام علیه السلام نیست. و موضوع حجیت آن است که یا بدانیم حرف امام است یا احتمال بدهیم حرف امام است. بله دو تا خبر متعارضی که احتمال می‌دهیم فرمایش امام هر دو باشد یکی را به خاطر تقیه فرموده یا لمصلحة آخر فرموده. آن جاست. اما جایی که می‌دانیم یکی از این حرف‌ها را امام نزدند این را می‌توانیم بگوییم حجت است. بنابراین منصرف اخبار آن‌هایی که این قیود را دارند که خیلی خب. آن‌هایی هم که حتی ندارند ظاهر مطلب این است که می‌خواهد بگوید دو تا خبری که به شما منسوب است، محتمل است لااقل که شما فرموده باشید حالا با هم تعارض کردند چه بکنیم؟ اما دو تا خبری که می‌دانم یکی را حتماً شما نگفتید. این جا ..

سؤال: در تعارض هم همین طوره دیگه.

جواب: این تعارض اصلاً نیست.

سؤال: این جا محتمل‌ها را می‌گویند آن‌هایی که قطعاً می‌آیند از راوی ...... امام نگفته ...؟

جواب: نه فرض مسأله این است. فرض مسأله این است که واقعه واحد است می‌دانید امام یک چیز بیشتر نفرموده. آقای خویی تصریح کردند دیگه.

نظیر ما حکم الامام علیه السلام بحکمٍ فی مجلسٍ و خرج عنه راویان.

مثل همین که عرض کردیم. محمد بن ابی‌عمیر از امام سؤال کرد که اگر کسی فلان کار را در نماز انجام داد این سجده سهو دارد یا ندارد؟ مثلاً شهادت را تکرار کرد، سجده سهو دارد یا ندارد؟ امام فرمود بله. امام جوابی دادند. حالا محمد بن مسلم می‌آید می‌گوید اجابه علیه السلام اسجد سجدتی السهو. زراره می‌آید می‌گوید که أجابه علیه السلام در همین واقعه این که لاتسجد سجده سهو. خب بابا یکی مال امام است دیگه این جا.

سؤال: ...... صریح بعضی روایات هم این نیست مثلاً‌در روایتی می‌گوید که خود حضرت می‌فرماید فإنّ فیه حدیثین. می‌گوید که...

جواب: آن درسته. حدیثین عنّا یعنی. نه حدیثین یکی از ما یکی از یکی دیگه معلوم نیست.

سؤال: نه هر دو را امام نقل می‌کند. ما از بیرون می‌دانیم یکی ...

جواب: بله آن درسته. حدیثین یعنی چی؟ یعنی دو حدیثی که یا حتماً‌ از ما می‌دانی هست یا محتمل است. اما حدیثی که می‌دانی از ما نیست دو تا حدیث است یکی را می‌دانی از ماست یکی را می‌دانی از ما نیست. نه محتمل است از ما باشد.

سؤال: در تعارض هم همین را می‌دانیم دیگه. قطعاً یکی از امام علیه السلام است.

جواب: نه چرا؟ نه قطعاً یکی‌اش واقع نیست. نه از امام نیست. خبرین متعارضین قطعاً یکی‌اش مطابق با واقع و نفس الامر نیست. نه این که از امام نیست. امام ممکن است فرموده تقیتاً. یا به خاطر ... یا تقیتاً فرموده یا مشیاً علی تدبیر الامة. همان طور که داشتیم در احادیث ...؟ فرموده. یک مصلحتی ایجاب کرده مشیاً علی تدبیر الامة فرموده. اما جایی که می‌دانیم اصلاً امام علیه السلام نفرموده.

سؤال: احتمالش هست که هر دو تا احتمالی است. هر دو تا طرف با این که می‌دانیم یکی نیست اما هر کدام را پنجاه درصد احتمال می‌دهیم امام فرموده باشد.

جواب: بله. ولی یکی از این‌ها را نفرموده آن وقت این ا اخبار علاج نمی‌آید. اشکالی ندارد اگر امام علیه السلام همین موضوع را فرض کنند و بفرمایند در این صورت یا قرعه بزن بر این که پیدا کنی آن که ما گفتیم. القرعة لکل امرٍ مشکل الان می‌دانی یکی از این‌ها را ما گفتیم. برای این که پیدا کنی قرعه بزن. خب اگر امام فرموده بود ...؟ بود. یا اگر فرموده بود همین جا آن که موافق کتاب است این اماره است بر این که این درسته آن راوی اشتباه کرده. خب ولی صحبت این است که این ادله ما که مفروضش این نیست ظاهرش جایی است که دارد از دو خبری سؤال می‌کند که می‌داند از امام صادر شده. یا ظاهرش این است که صادر شده یا آدم حسابی مثل زراره دارد می‌گوید امام صادق(ع) این جوری فرمود. یا آدم درست و حسابی دیگه مثل احمد بن محمد بن ابی‌نصر بزنطی می‌گوید امام رضا(ع) آن جور فرمود خلاف آن که او نقل کرده از امام صادق. خب ظاهرش این است که این نقلش درسته آن هم نقلش درسته. این جاها که ظاهر این است که هر دو را امام علیه السلام فرموده. و یا لااقل این است که اگر ظهور هم نباشد احتمال باشد. اما جایی که می‌دانیم یکی از این‌ها مال امام نیست آن وقت تخییر بین فرمایش امام و غیر امام است. تخییر بین فرمایش امام و آن حرفی که می‌دانیم مال امام نیست.

سؤال: لابد بهتر است دیگه.

جواب: احسنتم پس این جا را شامل نمی‌شود پس می‌شود تساقط. بنابراین یا مسلماً مستظهر از این احادیث این است که موضوع این است و یا لااقل اجمال دارد و ابهام دارد و اطلاقی که احراز نمی‌کنیم اطلاقی که هر سه مورد را بگیرد. و این مورد سوم که اختلاف مال روات است قطعاً می‌دانیم اختلاف مال روات است نه مال امام. این جا را شامل نمی‌شود. بله آن دو موردی که می‌دانیم که اختلاف عن الامام علیه السلام است یا لااقل محتمل است ظاهراً آن‌ها را اشکالی ندارد. این بیان اول و ما یتعلق به. یعنی دو تا بیان ذکر کردیم دیگه. این دو بیان در حقیقت می‌توانید بگویید یک بیان است که استظهار از احادیث حالا یا به نحو اول یا به نحو دوم.

بیان دیگر بیان محقق حکیم رضوان الله علیه هست در مستمسک جلد سوم ظاهراً صفحه 183، 184 آن جا ایشان بیان فرمودند آن حرف را در اصول هم آوردند بعضی نقلاً‌ از ایشان.

فرمایش ایشان چند تا مقدمه دارد. مقدمه أولی این است که خب موضوع در ادله خبر است. حدیث است. این مقدمه اول.

مقدمه دوم این است که خبر و حدیث متقوم به قصد است. قصد می‌خواهد، قصد حکایت می‌خواهد که به نفس آن کلامی که دارد می‌گوید قصد حکایت کرده باشد. عرفاً، لغتاً کلمه اخبرنی، اخبر صادق نیست آن جایی که قصد نداشته. مثل این که مثلاً فرض کسی بیهوش کرده بودند برای جراحی حالا بی‌قصد یک حرف‌هایی می‌زند. نمی‌گویند اخبرنا. ممکن است همین طور بگوید زید آمد، زید رفت. کسی نمی‌گوید این إخبار دارد می‌دهد. چون قصد ندارد. قصد حکایت ندارد. یا کسی الفاظی را قرائت می‌کند ولی قصد.... همین قرآن می‌خواند، ایاک نعبد. بعضی‌ها می‌گویند ما شبهه می‌کنیم ایاک نعبد و ایاک نستعین دروغ شاید باشد. نه ما که قصد اخبار نداریم. این الفاظ را داریم می‌گوییم. اگر کسی این جور نیست که فقط از خدا استعانت بجوید و او را فقط عبادت کند ایاک نعبد و ایاک نستعین توی نمازش به قصد قرآن دارد می‌خواند دروغ نگفته. آن قصد حکایت ندارد که. الفاظ را می‌خواهد بگوید. خب پس این هم مقدمه ثانی است که قصد حکایت می‌خواهد اخبار و خبر.

مقدمه ثالثه این است که اشتباهی که روات می‌کنند تارةً این اشتباه‌شان قبل الاخبارشان است. یعنی بد جور شنیده از امام. درست توجه نکرده امام فرموده لا او خیال کرده گفته نعم. آن وقت حالا آمده نقل می‌کند. یا بد جور تلقی کرده. حالا نقل به معنا می‌خواهد بکند توی نقل به معنا اشتباه می‌کند. که این اشتباهات در مبادی حکایت و نقل است. قبل است. و تارةً اشتباه مال زمان نقل است.

اگر اشتباه مال مبادی باشد، قبل باشد این جا قهراً وقتی می‌آید می‌گوید به قصد حکایت دارد می‌گوید. یعنی درست گوش نکرده حالا امام فرموده نعم آن لا خیال کرده. ولی الان که می‌آید می‌گوید لا به قصد حکایت دارد می‌گوید. حکایت از ما قاله الامام علیه السلام دارد می‌گوید. منتها این حکایتش اشتباه است چون در مبادی اشتباه کرده. اما تارةً نه توی مبادی اشتباه نکرده می‌خواهد بگوید نعم گفت لا. سبق لسان شد. یا می‌خواست بنویسد نعم نوشت لا. که برای آدم خیلی وقت‌ها پیش می‌آید این‌ها دیگه. سبق لسان است یا سهو در قلم است. این جاهایی که سبق لسان می‌شود یا سهو در قلم می‌شود این مکتوب یا آن ملفوظ خبر نیست چون قصد ندارد. این بلاقصدٍ صدر منه. سبق لسان شد یعنی به این قصد نداشت. آن ماقصده لم یتلفظ به و لم یخرج من لسانه. آن ماصدر من لسانه قصدش را نداشت. این هم مقدمه سوم.

حالا بعد از این سه مقدمه آقای حکیم می‌فرمایند که این جاهایی که اشتباه مال روات است خب ما احتمال می‌دهیم یکی از این راوی‌ها که اشتباه کرده اشتباه در حین کلام، حین تلفظ که سبق لسان برایش شده باشد نه در مبادی. اگر یکی از این روات در حین گفتار برای او سبق لسان شده باشد یا سبق کتابت شده باشد، سهو در کتابت شده باشد خبر نیست پس حرفش. چون خبر گفتیم حکایت می‌خواهد، قصد حکایت می‌خواهد. بنابراین در این موارد امر دائر می‌شود بین این که لعل یکی خبر باشد یکی اصلاً خبر نباشد. محتمل است آن دیگری حرفش خبر باشد به این که اشتباه در مبادی باشد. محتمل هم هست حرفش خبر نباشد چون ممکن است اشتباهش در حین گفتار یا نوشتارش باشد. آن که حرف امام را درست نقل می‌کند آن دارد حکایت می‌کند. این که دارد اشتباه می‌کند اگر اشتباهش سابق باشد، در مبادی باشد این هم خبر است اما اگر اشتباهش به سبق لسان باشد خبر نیست. پس چون این چنینی است ما احراز نمی‌کنیم در این جا خبران متعارضان را. محتمل است خبران متعارضان باشد محتمل است نه خبرٌ و یک گفتار سبق اللسانی باشد. بنابراین تمسک به ادله علاج می‌شود تمسک به دلیل در شبهه مصداقیه خود دلیل.

سؤال: اصل عدم سهو...؟

قد دقق النظر، محقق حکیم رضوان الله علیه با این مقدمات ثلاث ایشان می‌فرمایند که تمسک به ادله علاج در این جور جاها تمسک به دلیل در شبهه مصداقیه خود دلیل می‌شود پس اخبار علاج این جا را نمی‌گیرد. لاترجیحش و لاتخییرش. بعد خود ایشان از این جواب داده ببینیم جواب ایشان...

سؤال: آدرس.

جواب: مستمسک جلد 3، صفحه 184 و 185و این‌ها.

وصلی الله علی محمد وآل محمد.

 

 

Parameter:17976!model&29580 -LayoutId:29580 LayoutNameالگوی متنی مشاهده دروس

اوقات شرعی

تعداد بازدید آنلاین : 14
تعداد بازدید روز : 841
تعداد بازدید دیروز :1133
تعداد بازدید ماه جاری : 2099
تعداد کل بازدید کنندگان : 790400