28 مرداد 1402 | 03 صفر 1445
یکی از موارد استجابت دعا: از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمودند:کسى که مایل است خداوند دعایش را مستجاب نماید، و غم و اندوهش را بزداید، پس باید تلاش کندغم و اندوه انسانى را که در مضیقه است، برطرف نماید. نهج الفصاحة، ص   

طهارت 90- جلسه 055

دانلود متن:
دانلود صوت:

به نام خدا

 

الرابع <الاستحالة‌

و هی تبدل حقیقة الشی‌ء و صورته النوعیة إلى صورة أخرى> فإنها تطهر النجس بل و المتنجس کالعذرة تصیر ترابا و الخشبة المتنجسة إذا صارت رمادا و البول أو الماء المتنجس بخارا و الکلب ملحا و هکذا کالنطفة تصیر حیوانا و الطعام النجس جزء من الحیوان و أما تبدل الأوصاف و تفرق الأجزاء فلا اعتبار بهما کالحنطة إذا صارت طحینا أو‌

العروة الوثقى (للسید الیزدی)، ج‌1، ص: 133‌

عجینا أو خبزا و الحلیب إذا صار جبنا و فی صدق الاستحالة على صیرورة الخشب فحما تأمل و کذا فی صیرورة الطین خزفا أو آجرا و مع الشک فی الاستحالة لا یحکم بالطهارة.

 

چهارمین مطهر از مطهرات را استحال قرار داده اند.این عنوان در کتب قدما نیست بلکه با عنوان نار آورده اند امادر ضمن مثالهای دیگر هم زده اند

ماتن نار را جزء مطهرات قرار نداده است حتی در ضمن مواردی که نفی مطهریتش کرده اندهم نام نبرده اند در حالی که در کلام بسیاری مطهر قرار داده شده است و نص هم دارد اما استحاله در هیچ متن روایی مطهر نییست پس حق این بودکه نامی می بردند.

 

در بحث استحاله شش مقام است

اول: تعریف و مراد از استحاله

دوم: در اقوال و ادله مسئله

سوم: فی ما یتطهر بها آیا فقط اعیان نجسه یا متنجسات هم پاک می شود

چهارم: فی شرائط التطهیر بالاستحاله

پنجم: ابحاث صغروی مثل این که چوب زغال شود یا بول بخار شود آیا استحاله هست یا نه

ششم: خلل و مواردی که شک می شود یا در تحقق استحاله یا تحقق شرائط

 

بحث اول: تعریف استحاله و مراد از آن

ماتن این گونه تعریف کرده است هی تغییر حقیقت الشیئ و صورته النوعیه الی صورت اخری

این عطف عطف تفسیری است. هر شیء مادی یک صورتی دارد که با آن وجود پیدا می کند مثلا در انسان حیوان ناطق صورت انسان است. مراد صورت ظاهر نیست بلکه مراد حقیقت شیئ است بلکه به اصطلاح معقول همان فصل مقصود است چون فعلیت جنس به فصل است و الا خود جنس مبهم است و تحقق و تعین ندارد.

حال اگر جنس و فصل جنسی تبدیل به جنس و فصل دیگری شد مثل این که نطفه شد انسان. در اینجا می گویند استحال النطفه الی الانسان یا مثلا انسان می میرد و بعد به خاک تبدیل می شود اینها همه استحاله هستند.

 

برای توضیح بیشتر عرض می کنیم که تبدیل شدن دارای انحائی است

اول : گاهی فقط اوصاف شخصیه عوض می شوداما جنس و فصل و نوعیت و ماهیتش باقی است مثل این که حنطه را آرد کنیم. آرد ماهیتش عوض نشده است اما اوصافش عوض شده است. حتی ممکن است نام آن چیز عوض شود اما حقیقتش باقی است فلذا آثار و خواص باقی است یا اینکه چیزی که مجتمع الاجزاء است را متفرق کنیم مثل این که پودر شود.

 

دوم : این که نوعیت باقی است و لکن صنف آن عوض می شود. در قبلی صنف ممکن بود باقی باشد. مثلا کسی تهرانی است این خودش صنفی است حال مثلا می آید قم و زمان زیادی می ماند که قمی می شود دراینجا صنف تغییر کرده اما حقیقتش باقی است. این هم حتما مراد نیست. یا مثلا نجس العینی مرطوب بود و خشک شد. یا مثلا انگوری خشک شد و کشمش شد.

 

سوم: این که در جنس و فصل تغییر ایجادشود. که این دو حال دارد

الف) تغییر در فصل با بقاء جنس: مثل این که حیوانی را مثلا از گوسفند بودن تبدیل به گاو کنند.

ب) این که جنس عوض شود که قهرا فصل هم عوض می شود. مثلا نبات تبدیل به جامد شود.

 

تبدیل شدن جنس یا فصل بر دو نوع است

گاهی واقعا و به حسب تکوین تبدیل می شود

گاهی به حسب عرف تبدیل شده است و واقعا تبدیل نشده است.

حال در متن ماتن مسلما اخیر داخل است و ظاهر این است که هر دو شق را شامل میشود چه حقیقتا باشد و چه به نظر عرف.

البته اگر شامل نشود اشکال به ماتن خواهد بود مثلا این که خمر تبدیل به خل شود همان طور که بعدا خواهیم گفت این نوعی استحاله است. در اینجا بالحقیقه ماهیت خمر عوض نشده است آن طور که محقق خویی فرموده است امادر نظر عرف دو چیز است.

پس استحاله در جایی که تبدل پیدا کند یا به تبدل فصل فقط یا جنس و فصل و چه به نظر عرفی و چه واقعی همه اینها داخل در تعریف استحاله وجوددارد.

 

مرحوم حکیم می فرماید که شهید این را نسبت داده است به اصولیون ...

حال ایشان اشکال کرده است که این تعریفی است که شناختش برای اهل نظر قابل شناسایی نیست چه برسد به عوام

چون حقیقت شیء را نمیتوان به دست آورد و آن چه در معقول ذکر می کنند به عنوان جنس و فصل حقیقت مسامحه ای اشیاء است پس ما اصلا حقیقت شیئ را نمی شناسیم که تبدیلش را بشناسیم

مگر این که بگوییم مراد حقیقت عرفیه است که بعد فرموده اند فتأمل

در اینجا اگر معنا کنیم که حقیقت باید عوض شود چه عرفیه و چه واقعیه همان طور که مرحوم خویی فرمودند اشکال وارد نیست. چون هر جا تبدیل حقیقت واقعیه شود مطمئنا تبدیل عرفیه هم هست. بله ممکن است تبدیل عرفیه باشد اما واقعیه نباشد.

 

شاید اولی باشد که این گونه معنا کنیم اگر چه از جهت منطقی اسمش حد نباشد بلکه رسم باشد اما برای فقه به درد می خورد.

صیروریه الشیء بحیث لا یشمله ادله النجاسه و لا دلیل الاستصحاب

هر گاه شیئی به این حالت در آمد که نه ادله نجاستی که قبلا او را می گرفت شامل شود نه ادله نجاست دیگر و نه استصحاب شامل آن شود را اسمش را استحاله فقهی می گذاریم.

مثلا مثالی که ماتن زده که عذره تبدیل به تراب شود. این تبدیل شده است به چیزی که ادله عذره نجسه شامل آن نمی شود. ادله سائر نجاسات هم شامل نمی شود چون نه دم است و نه خمر و نه کافر و نه ... همچنین نمی توانیم بگوییم قبلا نجس بوده است پس استصحاب می کنیم چون در استصحاب بقاء موضوع می خواهیم حال چه ملاک دلیل باشد و چه عقل و چه عرف . در هر صورت موضوع باقی نیست. که البته درجای خودش گفته شده است ملاک در بقاء موضوع یا دلیل است و یا عرف است.

وقتی هیچ کدام از ادله شامل نشد از دو حال خارج نیست

یا ادله دال بر طهارت اشیاء شامل آن می شود. مثلا کلب افتاد در جایی و ملح شد ما دلیل داریم که الملح طاهر.

یا حداقل قاعده طهارت تطبیق می شود که نتیجه اشت طهارت آن شیئ است لکن در اولی طهارت واقعیه می شود و در حالت دوم طهارت ظاهریه می شود.

 

پس جان کلام که استحاله از مطهرات این است که شیء طوری شده است که ادله نجاسات شامل آن می شود و از طرف دیگر مشمول ادله استصحاب هم نیست. و بعد از آن یا تحت دلیلی است که ادله می گوید آن چیز پاک است مثل این که نطفه بوده است و تبدیل به انسان مسلم شده است که دلیل داریم که پاک است. و یا حداقل شک می کنیم که پاک است یا نه که قاعده طهارت پیاده می شود مثل وقتی که از آمیزش کلب و گوسفند حیوان جدیدی به دست می آید. که در اینجا هم از قاعده طهارت استفاده می کنیم.

 

مما ذکرنا واضح می شود که این که ماتن گفته است استحاله مطهر است مسامحه است

چون مطهر یعنی پاک کننده چیزی اما در مانحن فیه اصلا آن چیز باقی نیست و سالبه به انتفاء موضوع است. بلکه در این موارد استحاله انعدام موضوعی است و وجود یافتن موضوع دیگری که آن موضوع دیگر طاهر است نه اینکه یک موضوعی را طاهر کرده باشد.

وصلی الله علی محمد و آل محمد.

Parameter:18667!model&29580 -LayoutId:29580 LayoutNameالگوی متنی مشاهده دروس

اوقات شرعی

تعداد بازدید آنلاین : 21
تعداد بازدید روز : 49
تعداد بازدید دیروز :655
تعداد بازدید ماه جاری : 6710
تعداد کل بازدید کنندگان : 795012