22 مرداد 1402 | 27 محرم 1445
یکی از موارد استجابت دعا: از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمودند:کسى که مایل است خداوند دعایش را مستجاب نماید، و غم و اندوهش را بزداید، پس باید تلاش کندغم و اندوه انسانى را که در مضیقه است، برطرف نماید. نهج الفصاحة، ص   

تعارض 91 _ جلسه 116

دانلود متن:
دانلود صوت:

بسمه تعالی

پیرامون موافقت و مخالفت با کتاب بیان چند تنبیه لازم است.

تنبیه اول: مرجِّح بودن اطلاق کتاب

برخی قائلند که اطلاق کتاب نمی‌تواند مرجِّح واقع شود همانطور که نمی‌تواند موجب زخرفیت و باطل شدن خبر مخالف با اطلاق کتاب شود زیرا اطلاق کتاب، کتاب نیست و در نتیجه خبر مخالف با اطلاق کتاب ولو مخالفتش با کتاب به گونه تباین کلی باشد، زخرف و باطل نخواهد بود و همچنین اگر یکی از دو خبر متعارض، موافق با اطلاق کتاب و خبر دیگر مخالف با اطلاق کتاب باشد، اطلاق کتاب نمی‌تواند مرجِّح واقع شود.

و در نتیجه قرآن نبودن اطلاق کتاب در دو باب تاثیر دارد. یکی در موردی است که گفته می‌شود خبر مخالف با کتاب اصلا حجیت ذاتیه ندارد یعنی یکی از شرائط حجیت خبر واحد ثقه این است که مخالف با کتاب نباشد و در این صورت مقصود از کتاب، اطلاقات قرآن نمی‌باشد بلکه عمومات و نص کتاب مقصود است و در نتیجه خبر مخالف با اطلاق کتاب ولو مخالفتش با کتاب به گونه تباین کلی باشد، زخرف و باطل نخواهد بود. دوم در موردی است که گفته می‌شود کتاب مرجِّح است و این در مواردی است که یکی از دو خبر متعارض، موافق با کتاب و خبر دیگر مخالف با کتاب باشد و در این صورت مقصود از کتاب، اطلاقات قرآن نیست بلکه عموم و خاص منظور است. مقصود از خاص مانند «تَبَّتْ‏ یَدا أَبی‏ لَهَبٍ وَ تَبَّ » می‌باشد که ابی لهب عام و اطلاق نیست بلکه عَلَم است.

علت قرآن نبودن اطلاق کتاب دارای دو بیان می‌باشد.

بیان اول: فرمایش مرحوم خوئی ره

اطلاق از سکوت و عدم تقیید بعد از احراز مقدمات حکمت، به حکم عقل استفاده می‌شود به این صورت که فرض این است که مولی می‌خواهد سخن خود را آینه تمام نما برای مراد خود قرار داده و تمام قیود حکم را بیان نماید و اکنون اگر قیدی را بیان ننمود دانسته می‌شود که قیدی در مراد دخیل نمی‌باشد زیرا اگر قیدی دخیل بوده و مولی بیان ننموده، خلف فرض و احراز ما می‌باشد.

عقل از ضمّ در مقام بیان بودن مولی و بیان ننمودن قیدی، کشف می‌کند که این طبیعتی که موضوع حکم قرار گرفته است بدون قید می‌باشد و وقتی طبیعت بدون قید موضوع حکم بود، قهرا این طبیعت بر جمیع افراد و احوال منطبق خواهد بود.

پس اطلاق، لفظ و ظهور لفظ نمی‌باشند بلکه اطلاق یک برداشت و استنتاج عقلی است از ضمّ دو مقدمه و از این رو موافقت با اطلاق، موافقت با یک حکم عقلی برداشت شده از ضم دو مقدمه می‌باشد. نتیجه این شد که فرموده خداوند متعال ذات الفاظ کتاب هستند و اطلاقات فرموده ایشان نیستند.

اشکالات بیان اول:

اشکال اول:

برخی از بزرگان در درس می‌فرمودند که این سخن مخالف با روایات وارد شده در باب شروط مخالف با کتاب می‌باشد. مانند روایتی که می‌گوید: «اگر زوجه بر زوج شرط کند که حق گرفتن همسر دوم ندارید، چنین شرطی مخالف با کتاب است.» در حالی که این شرط مخالف با لفظ کتاب نمی‌باشد بلکه مخالف با اطلاق کتاب می‌باشد زیرا در قرآن آمده است که مرد حق تعدد زوجات دارد چه زوجه شرط عدم زوجه دیگر را کرده باشد چه این شرط را ننموده باشد. در روایات، برخی از شروطِ مخالف با کتاب شمرده شده است در حالی که آن شرط، شرط مخالف با اطلاق کتاب می‌باشد و این نشان دهنده این است که اطلاق کتاب، قرآن می‌باشد.

این جواب متین است ولی یک جواب تعبدی است یعنی چون روایات اطلاق کتاب را جزء کتاب برشمرده‌اند ما هم می‌گوئیم که اطلاق کتاب، جزء کتاب می‌باشد.

اشکال دوم: فرمایش مرحوم شهید صدر ره

قبول داریم که اطلاق از سکوت شارع و عدم تقیید بعد از احراز مقدمات حکمت، به حکم عقل استفاده می‌شود ولی جایگاه این مقدمات و برداشت عقل وابسته به این است که سخنی گفته شود و به ظهور حال و فحوی وابستگی ندارد. مانند اینکه می‌دانیم اگر تسبیح دوست یا والد را برداشته و با آن استخاره بگیریم، راضی هستند با اینکه کلام و سخنی از آنان گفته نشده است. رضایت دوست خود را از این به دست آورده‌ایم که صداقت وی اماره است بر رضایت وی نسبت به تصرفاتی که آنچنان مهم نمی‌باشند و رضایت والد را اینگونه به دست آورده‌ایم که والد امور مهمتر از این تصرف را به ما اجازه داده‌اند که این تصرف در مقابل آنها چیزی حساب نخواهد شد.

پس جایگاه این مقدمات و برداشت عقل هنگامی است که سخنی گفته شود و از طرف دیگر متکلّم می‌داند که اگر اینگونه سخن بگوید، مخاطب به واسطه ضمّ آن مقدمات آنگونه استنتاجی را می‌نماید ولو متکلم تمام مراد جدی خود را متجلی در لفظ ننموده است بلکه بخشی را متجلی در لفظ نموده که اصل سخن باشد.

با توجه به این خصوصیت عرف می‌گوید که ظاهر کلام گوینده اطلاق است نه اینکه اصل خواستن، ظاهرِ کلام گوینده است و اطلاق را عقل می‌گوید و در نتیجه اگر پدر به فرزند خود گفت: نان بگیر و قیدی ننمود، نمی‌شود گفت که از عقل به دست آمده است که گرفتن نان سنگک اشکال ندارد و پدر از این باب چیزی نگفته است زیرا نگفتن اگر به معنای عدم تلفظ باشد صحیح است ولی اینکه والد به واسطه گفتار خود چیزی را در این باب به من نرسانده است، ناتمام می‌باشد زیرا به خاطر اطلاع داشتن پدر از آن برداشت عقلی، با این لفظ چیزی را به من رسانده است.

شمول در اطلاق گرچه مانند شمول در عموم، موضوع له و مستعمل فیه لفظ نمی‌باشد ولی چون شمول به تبع مستعمل فیه است، این دلالت به آن لفظ نسبت داده می‌شود و اسم این دلالت مطابقی و تضمنی نیست بلکه شاید دلالت التزامی باشد زیرا ملازمه است بین این لفظ و اراده اطلاق و یا اسمش دلالت تبعی باشد مانند مفاهیم که مرحوم نائینی ره دلالت مفاهیم را دلالت التزام دانسته است و برخی از بزرگان فرموده‌اند که مفهوم دلالت التزام نیست بلکه یک دلالت چهارمی است مانند مرحوم بروجردی ره که فرموده ‌است: مفهوم دلالت لفظ نیست بلکه دلالت فعل می‌باشد یعنی مثلا مفهوم وصف از آوردن وصف است و از خود وصف نیست.

نتیجه این شد که اطلاق گرچه به دلالت عقل است ولی جزء دلالات ظهوریه لفظ می‌باشد و از این رو ظهور کتاب شامل این موارد نیز می‌باشد.

اشکال سوم: فرمایش مرحوم شهید صدر ره

می‌پذیریم که اطلاق، ظهور لفظ کتاب نیست ولی همان حکم ظهور لفظ کتاب را دارای می‌باشد لذا باید اطلاق کتاب  را مرجِّح قرار داد و در نتیجه خبر موافق با اطلاق را بر خبر مخالف ترجیح داد و یا اطلاق کتاب را مرجع قرار داد و در نتیجه خبر مخالف با اطلاق کتاب به گونه تباین کلی را زخرف و باطل شمرد زیرا روایات فرمودند که خبر موافق با کتاب را اخذ کنید و خبر مخالف با کتاب را رها نمائید و در تنبیه دیگر خواهد آمد که سنت نیز مانند کتاب خواهد بود زیرا زخرف و باطل قرار داده شدن  خبر مخالف با کتاب یا مرجِّح واقع شدن کتاب، به جهت قطعیت الصدور بودن قرآن می‌باشد و این جهت در سنت قطعیه نیز وجود دارد و همین جهت در اطلاق کتاب نیز محقق است زیرا همانطور که سنت از جهت سند قطعی است، اطلاق هم از جهت سند قطعی می‌باشد کما اینکه ظهور هم از جهت سند قطعی است ولو احتمال خلاف داده می‌شود. اطلاق ولو کتاب نیست اما برداشتی است که بر روی پایه‌ای قطعی قرار گرفته است همانطور که ظهور دلالتی است که بر روی پایه‌ای قطعی قرار گرفته است و تمام ملاک این است که دلالت بر روی پایه قطعی قرار گرفته شده باشد.

پس باید خبر مخالف با اطلاق و ظاهر کتاب را مانند خبر مخالف با صریح کتاب، زخرف و باطل می‌دانیم چون اطلاق و ظاهر کتاب بر روی پایه قطعی استوار شده‌اند.

صحت اینکه زخرف و باطل قرار داده شدن  خبر مخالف با کتاب یا مرجِّح واقع شدن کتاب، به جهت قطعیت الصدور بودن قرآن است، در تنبیه آینده مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

بیان دوم: فرمایش مرحوم خوئی ره

مرحوم شیخ انصاری ره می‌فرماید که تحقق اطلاق توقف دارد بر اینکه قرینه‌ای برخلاف ولو منفصل وجود نداشته باشد. بنابر این اگر به یک مطلق بدوی برخورد نمودید و سپس به صورت منفصل با یک مقیدی ملاقات نمودید، کشف می‌شود که از ابتدا اطلاق وجود نداشته است همانطور که از  قرینه متصل به دست می‌آید که آن لفظ دارای اطلاق نیست ولی مرحوم آخوند ره می‌فرماید که تحقق اطلاق توقف دارد بر اینکه قرینه‌ای برخلاف به صورت منفصل وجود نداشته باشد و اگر به صورت منفصل قرینه محقق شد، اطلاق منعقد می‌شود و سپس به واسطه مقید منفصل دست از اطلاق بر داشته می‌شود و بنابر مبنای مرحوم شیخ ره اگر مطلبی در کتاب باشد و بعد روایتی مخالف با اطلاق کتاب به دست شما رسید، وجود آن روایت باعث می‌شود که اطلاقِ مخالف بر آن روایت غلط باشد زیرا کتاب با توجه به آن روایت اصلا دارای اطلاق نیست تا روایت با اطلاق کتاب مخالف باشد.

بنابر این اگر کسی بخواهد بگوید: این خبر به خاطر مخالفتش با اطلاق کتاب زخرف و باطل است، دور لازم می‌آید زیرا مخالف بودن این خبر با اطلاق کتاب متوقف است بر اینکه برای کتاب اطلاق وجود داشته باشد و از طرف دیگر محقق بودن اطلاق برای کتاب متوقف بر مخالف نبودن این خبر است.

اشکالات بیان دوم:

اشکال اول:

فرمایش ایشان مبنائی است لذا اگر کسی مبنای مرحوم آخوند ره قبول داشته باشد این اشکال بر وی وارد نخواهد بود.

اشکال دوم:

سخن ایشان در مواردی تمام است که آن منفصل دلالتش بر شمول لفظی باشد مانند اینکه عام بوده باشد ولی اگر منفصل دلالتش بر شمول به اطلاق بوده باشد، برای کتاب و برای آن منفصل  اطلاق منعقد نخواهد شد زیرا انعقاد اطلاق نسبت به دلیل منفصل متوقف است بر اینکه کتاب اطلاق نداشته باشد و انعقاد اطلاق نسبت کتاب هم متوقف است  بر اینکه دلیل منفصل اطلاق نداشته باشد و هیچکدام بر دیگری ترجیح ندارد.

وصلی الله علی محمد وآل محمد.

Parameter:18447!model&29580 -LayoutId:29580 LayoutNameالگوی متنی مشاهده دروس

اوقات شرعی

تعداد بازدید آنلاین : 2
تعداد بازدید روز : 29
تعداد بازدید دیروز :920
تعداد بازدید ماه جاری : 3783
تعداد کل بازدید کنندگان : 792084